فراموش کردم
رتبه کلی: 102


درباره من
اسم من شقایق هست

23 سال سن دارم

صنایع دستی خوندم

محل زندگی من بوشهر

از شوخی بیجا متنفرم و یک مقدار هم بداخلاق ولی خیلی ساده و بی ریا

همین
بهترین دوستم یلداجون (مسافر یلدا)

آرزوی من موفقیت همه دوستان

---------------------------------------
دوستان درخواست دوستی نفرستید.
-----------------------------------------
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :



تـُفـَتـَّحُ أَبوابُ السَّمَاءِ نِصفَ اللـَّیل ِ فـَیُنـَادی مُنـَادٍ : هَل مِن دَاع ٍ فـَیُسـتـَجَابُ لـَهُ ؟ هَل مِن مَکـرُوبٍ فـَیُفـَرَّجُ عَنـهُ ؟ فـَلا یَبقـَی مُسلِمٌ یَدعُو بـِدَعوَةٍ إلاّ استـَجَابَ اللهُ تـَعَالی لـَهُ إِلاّ زانِیَة ٌ بـِفـَرجـِها أَو عَشـَّارٌ

نیمه شب درهای آسمان گشوده می شود و منادی ندا می دهد : آیا کسی هست که دعا کند تا مستجاب شود ؟ آیا کسی هست که چیزی بخواهد تا به او داده شود ؟ آیا درد دیده ای هست که غمش تخفیف یابد ؟ پس مسلمانی باقی نمی ماند مگر آنکه خواهش او را خداوند متعال مستجاب می کند مگر زن زناکار وکسی که مال مردم را به زور از آنان می گیرد .

کتاب نهج الفصاحة

-----------------------------------------
وبلاگ من :

http://atashziba.blogfa.com/

عضو انجمن پرسپولیس

-------------------------------

ساقیا در ساغر هستی،شراب ناب نیست
وآنچه در جام شفق بینی بجز خوناب نیست
زندگی خوشتر بود در پرده وهم و خیال
صبح روشن را،صفای سایه مهتاب نیست
مردم چشمم فروماندست در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست
خاطر دانا ز طوفان حوادث،فارغ است
کوه پا بر جای را ، اندیشه سیلاب نیست
ما به آن گل ازوفای خویشتن دل بسته ایم
ورنه این صحرا تهی از لاله سیراب نیست
آنچه نایاب است در عالم،وفاومهر ماست
ورنه درگلزار هستی سرو و گل نایاب نیست
گرتو را با ما تعلق نیست،ما را شوق هست
ورتورا بی ما صبوری هست ما را تاب نیست
گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا
ماه من،در چشم عاشق،آب هست و خواب نیست
جای آسایش چه میجویی "رهی"در ملک عشق؟
موج را آسودگی در بحر بی پایاب نیست
LOVE - انجمن LOVE
بند دلم را به بند کفشهایت گره زده بودم که هر جا رفتی دلم  را  با خود ببری غافل از اینکه تو پا برهنه می روی وبی خبر ... آنکه دستور زبان عشق را بی گزاره در نهاد ما نهاد خوب می دانست تیغ تیز را در کف مستی نمی بایست داد ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۳۱ - ۲۱:۰۸ ( 14 نظر , 565 بازدید )
یک شب - انجمن ادبی
      دوست دارم یک شبه شصت سال راسپری کنم ،   بعد بیایم و با عصایی در دست ،   کنار خیابانی شلوغ منتظرت شوم ،   تا تو بیایی ،   مرا نشناسی، ...ولی دستم را بگیری و از ازدحام خیابان   ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۳۱ - ۱۵:۱۰ ( 13 نظر , 994 بازدید )
می وزد باد - انجمن ادبی
    مدتی است  فــــــــــــــــــڪـرم درد مــــــــــــــی ڪـــــــــــــــــــــند... دڪـتـرها می گوینــــــــــد : تــــــــــوده ای از حـرفـهــــــــــــای ناگـفـتـــــــــــــــه در ســــــــــر دارم....   می وز...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۹ - ۱۴:۱۵ ( 9 نظر , 618 بازدید )
سکوت - انجمن ادبی
    هی افکار ... بی پناه گیر آورده اید ؟؟؟ این مغز است ... به اندازه ی خودش میتواند فکر کند ... به اندازه خودش میتواند دوام بیاورد ... به اندازه خودش میتواند جا داشته باشد ... برای شما ... این مغز است ... کمی تحمل دارد ... کمی فضا دارد .....
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۸ - ۲۳:۱۷ ( 9 نظر , 439 بازدید )
نقاشیهای عجیب
                                    ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۸ - ۱۰:۰۱ ( 9 نظر , 546 بازدید )
برای تو - انجمن ادبی
    تو را با اشک و خون از سینه راندم آخر هم که تو در جام دیگری ریزی شراب آرزو ها را  به زلف دیگری آویزی آن گل های صحرا را مگو با من ، مگو از هستی و مستی  من آن خودرو گیاه وحشی صحرای اندوهم  که گل های نگاه و خنده هایم رنگ غم...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۷ - ۲۳:۰۵ ( 11 نظر , 699 بازدید )
رؤيای رقص - انجمن ادبی
    عشق من !   ديشب در يك رؤيای زيبا و به ياد ماندنی تو را ديدم   رقص‌كنان با من در تالار بزرگی ديوارهايش پر از آيينه و آيينه‌هايش پر از من و تو من و تو چرخ زنان دور تا دور تالار می‌دوي...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۴ - ۲۲:۴۲ ( 17 نظر , 759 بازدید )
تورا گم کرده ام امروز... - انجمن ادبی
       دیشب من به خواب یار رفتم چو چرخی من به افکارش بگشتم از این سو تا به آن سو را دویدم که شاید نامی از خود را ببینم بگشتم ذره ذره از دلش را تمام بند بندپیکرش را که شاید ذره ای از خود ببینم و لیکن هر چه گشتم بی ا...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۴ - ۱۵:۵۱ ( 11 نظر , 558 بازدید )
گاهی می خواهم انســــــــــان نباشم - انجمن ادبی
    هر روز از خدا بال میخواستم . ناگهان رهایم کرد از او رنجیدم دلم به وسعت همه ی خوبی ها شکست . ناگهان خود را در میان زمینو آسمان چون پرنده ای دیدم. او رهایم کرد تا بدانم من همیشه بال داشتم رهایم کرد تا پرواز را به من بیاموزد . بازهم فهم...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۳ - ۲۲:۰۲ ( 13 نظر , 703 بازدید )
نیمه ی گمشده ی آینه ها - انجمن ادبی
    من در این وسوسه شهر دنبال کسی میگردم که شبیه همه نیست مثل آب است دلش مثل پروانه ظریف مثل تو رویایی و نفس میکشد از عشق خدا من در این وسوسه ی شهر پی نیمه ی گمشده ی آینه ها میگردم       گفتا که می بوسم...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۳ - ۱۱:۳۵ ( 7 نظر , 977 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (2)